نقشه بایدن برای شرکای منطقه
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۱۶۶۴۶
هارون دیوید میلر و ریچارد سوکولوسکی، مشاوران دولتهای جمهوریخواه و دموکرات در مطلب مشترکی در پولیتیکو نوشتند که ماه عسل در روابط آمریکا با ریاض و تلآویو به پایان رسیده و بایدن بهدنبال بازگرداندن تعادل به روابط ایالاتمتحده با این دو شریک منطقهای است. او از این دولتها خواسته است که به منافع آمریکا احترام بگذارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش دنیای اقتصاد؛ ایالاتمتحده دیگر نمیخواهد خود را وارد تنش سیاسی جدیدی در منطقه خاورمیانه کند و به جای آن درصدد است تمرکز خود را بر حل مسائل داخلی و مهار چین در شرق آسیا بگذارد. بنابراین نادیده گرفتن این مساله از سوی این دو بازیگر با واکنش جدی و سخت دولت بایدن مواجه خواهد شد.
بر این اساس رویکرد دولت دموکرات آمریکا نسبت به ریاض و تلآویو بستگی دارد به اینکه آیا آنها به برقراری ثبات در منطقه کمک خواهند کرد یا منطقه را به سمت بیثباتی سوق میدهند؟ اگر این دو شریک با این هدف جدید واشنگتن همراه نشوند، بهطور قطع با مجازات مواجه خواهند شد.
پایان ماهعسل اسرائیل و عربستانسعودی با حضور دولت بایدن کلید خورده است؟ این مسالهای است که وبگاه پولیتیکو در گزارش خود به آن پرداخته است. عربستان و اسرائیل در خاورمیانه در این چند سال به هرچه میخواستند رسیدند اما حالا به نظر میرسد با توجه به بحرانهای داخلی آمریکا، ایالاتمتحده توجه اندکی به این منطقه پرتنش از جهان داشته باشد.
هارون دیوید میلر و ریچارد سوکولوسکی در بخش دیدگاه این وبگاه نوشتند: انتخابات پیامدهایی دارد و در هیچجای دنیا به اندازه تلآویو و ریاض این پیامدها به این تلخی نمود نداشته است. هفته گذشته، رئیسجمهور تازه انتخابشده آمریکا با زبان بیزبانی به بنسلمان و نتانیاهو نشان داد دوره قند و عسل این دو به پایان رسیده است.
بایدن بهطور اساسی علاقهای به این نوع رابطهها ندارد. او بهدنبال ایجاد تعادل مجدد در رابطه با عربستان و اسرائیل است تا این دو رژیم مجددا به منافع آمریکا احترام بگذارند، چیزی که در دوره ترامپ از سوی این دو دیده نمیشد و به بیبی و محمد بنسلمان این سیگنال را میدهد که آنها در مرکز جهان نیستند و قبل از هر اقدامی باید به این فکر کنند که آیا اقداماتشان موجب تضعیف جایگاه آمریکا میشود یا نه؟
بایدن بهدنبال جنگ نیست اما اینکه اقدامات آمریکا علیه اسرائیل و عربستان سفت و سختتر شود، به این بستگی دارد که آیا این دو رژیم منافع آمریکا را نادیده یا دستکم خواهند گرفت یا نه؟ آیا این دو به ثبات در منطقه کمک خواهند کرد یا این منطقه را به بیثباتی سوق خواهند داد؟
این دو کارشناس و مشاور دولتهای جمهوریخواه و دموکرات در ادامه مطلب خود مینویسند: کمی در موضوع اولین سفر خارجی ترامپ تامل کنید؛ هنوز فکر کردن به آن شگفتانگیز بهنظر میرسد؛ توقفهای اولیه ترامپ در اولین سفر خارجیاش بهعنوان رئیسجمهور در ماه مه سال ۲۰۱۷ را بهیاد بیاورید: سرزمینهای اشغالی و عربستانسعودی.
از آن به بعد ریاستجمهوری ترامپ هدیهای بود که به این دو رژیم تعلق میگرفت. در طول تاریخ روابط ایالاتمتحده با دیگر کشورها تا این اندازه به این دو رژیم توجه صورت نگرفته است. در حالیکه این دو رفتار ناپسندی هم داشتند اما در ازای این رابطه چیز زیادی هم خواسته نشد و ترامپ رفتار ناپسند آنها را همچون آشغال زیر فرش پنهان میکرد.
بدون اینکه در قبال این الطاف، از اسرائیل امتیاز بخواهد، تیم ترامپ یک کارزار سنگینی علیه ایران بهراه انداختند. همزمان اعلام کرد که بیتالمقدس را پایتخت رسمی رژیم اسرائیل میداند و سفارت آمریکا را به این شهر منتقل کرد، افزون بر این حاکمیت رژیم صهیونیستی بر بلندیهای جولان را بهرسمیت شناخت، پیش از اینکه با فلسطین و اسرائیل مذاکره کند، یک طرح صلح یکطرفهای را اعلام کرد که ۳۰ درصد از کرانه باختری را به اسرائیل واگذار میکرد.
از طرفی ارتباط با فلسطینیها را بهشدت کاهش داد، کمکهای ایالاتمتحده به فلسطین را بهشدت محدود کرد و شاید مهمتر از همه، تلاش زیادی برای عادیسازی رابطه اسرائیل با کشورهای حاشیه خلیجفارس انجام داد.
البته عربستانسعودی هم در مرکز توجه دیپلماسی دونالد ترامپ قرار داشت. ترامپ به ریاض یک چک سفید امضا داده بود تا کارزار جنگی خود علیه یمن را توسعه دهد و در این راه نیز از هیچ کمک نظامی به سود این کشور دریغ نکرد. در حالیکه شاهزاده بنسلمان در خانه سرکوب شدیدی بهراه انداخته بود، ترامپ او را از هرگونه تنبیهی مبرا کرد و حتی قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار ناراضی سعودی را هم به روی شاهزاده نیاورد. همچنین بهرغم مخالفت کنگره تسلیحات فراوانی به این کشور فروخت و شکنجه مخالفان در داخل را هم نادیده گرفت.
اگر ترامپ عربستانسعودی و اسرائیل را در راس سیاست خارجی خود قرار داد، به نظر میرسد برای بایدن این دو رژیم در سیاست خارجی کشورش اهمیت بالایی ندارند. در این مورد میتوان به تاخیر یک ماهه تماس تلفنی بایدن با نتانیاهو اشاره کرد. این در حالی است که سومین تماس تلفنی ترامپ با رهبران خارجی به بنیامین نتانیاهو تعلق گرفت. حتی باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا نیز با ایهود اولمرت در روز اول تماس برقرار کرد.
یک تاخیر تلفنی با اسرائیل به معنای قطع ارتباط با این رژیم نیست اما این عمل حاوی یک پیام است: من با مشکلات داخلی دست و پنجه نرم میکنم و خاورمیانه برای من دارای اولویت نیست. او ممکن است بگوید من طرفدار اسرائیل هستم اما این بهمعنای طرفدار بنیامین نتانیاهو بودن نیست.
بایدن همچنین تصمیم گرفته است فاصلهای بین ایالاتمتحده و عربستانسعودی ایجاد کند.
در دوران نامزدی بایدن سخنان تندی علیه پادشاهی عربستانسعودی بر زبان راند و آن کشور را ناقض حقوقبشر خواند و قول داد که دست از حمایت بردارد و کارزار فاجعهبار علیه یمن را پایان دهد. چند روز پس از مراسم تحلیف بایدن، دولت آمریکا بهطور رسمی اعلام کرد که از جنگریاض علیه یمن حمایت نمیکند و متعهد شد که فروش تسلیحات به این رژیم را متوقف کند.
جن ساکی، سخنگوی مطبوعاتی کاخسفید نیز در پیامی آشکار از میزان نارضایتی آمریکا از ولیعهد بیپروا و بیرحم سخن گفت و اعلام کرد که آمریکا در حال بازبینی رابطهاش با عربستانسعودی است و اظهار کرد که در این رابطه بایدن با پادشاه سلمان همتای خود صحبت خواهد کرد، نه محمد بنسلمان.
بایدن در حال ارسال پیام غیرقابل تردیدی است: «ما هنوز هم میتوانیم دوست باشیم اما این رابطه باید مزایای بیشتری برای ایالاتمتحده داشته باشد. با توجه به تمرکز من بر اولویتهای سیاست خارجی و داخلی، ممکن است زمان زیادی برای تمرکز بر مشکلات شما نداشته باشم، کار را برای ایالاتمتحده در منطقه دشوار نکنید، در غیر اینصورت مسائل بین ما پیچیده خواهد شد.»
البته سیگنالهای حاوی هشدار بایدن به اسرائیل و عربستانسعودی لزوما به معنای آمادگی جدی وی برای ایجاد تغییرات چشمگیر در هر یک از این روابط نیست.
اگر رئیسجمهوری آمریکا، با تحریک رفتارهای دردسرساز تلآویو و ریاض، تصمیم به تغییر اساسی و نه تعدیل این روابط گرفت، باید گفت که او بسیار قاطعانه و جسورانه عمل کرده و محافظهکاری را کنار گذاشته است. در رابطه با اسرائیل، آمریکا در انتظار مسوولیتپذیری بیشتر اسرائیلیها در قبال فلسطینیها خواهد ماند و در صورت عدمتوجه اسرائیل، آمریکا نیز برخی از کمکهای خود را به این رژیم برخواهد چید.
بایدن همچنین در صورت تلاش برای خرابکاری در توافق هستهای جدید با ایران، از گزینههای زیادی برای مجازات عربستانسعودی برخوردار است: از جمله سیلیزدن به محمد بنسلمان بر سر قتل خاشقجی و قطع ارتباط دائمی با این شاهزاده و احتمالا به عربستانسعودی خواهد فهماند در دادگاههای جنایی که علیه عربستان در مجامع بینالمللی بهراه خواهد افتاد،دیگر در کنار این کشور نخواهد ایستاد.
بهنظر میرسد پس از چهار سال ارتباط یکطرفه، بایدن قصد دارد یک معیار واقعی را به ارتباط با عربستان و اسرائیل تزریق کند. اگر بایدن تشخیص دهد که این دو کشور شرایط را برای آمریکا جهنم کردهاند، آنگاه واشنگتن از اهرمهای موجود برای پیشبرد منافع ملی آمریکا استفاده خواهد کرد و آنها را مجبور به پذیرش شرایط جدید میکند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: انتخابات 1400 جو بایدن بنیامین نتانیاهو عربستان سعودی نظر می رسد ایالات متحده منافع آمریکا دو رژیم بن سلمان تل آویو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۱۶۶۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تولد توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا در انتظار چراغ سبز اسرائیل/ آیا آمریکا مجوز غنی سازی را به عربستان سعودی می دهد؟/ ریاض در یک قدمی پیروزی بزرگ قرار دارد
به گفته مقامات آمریکایی، عربستان سعودی و ایالات متحده در حال نهایی کردن جزئیات یک توافق مهم برای تقویت تجارت و دفاع دوجانبه هستند، اما اگر عربستان و اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار نکنند، توافقی حاصل نخواهد شد.
به گزارش جماران، سی ان ان در تحلیلی در این باره می نویسد:
یک معاهده دفاعی، ائتلاف امنیتی هفت دهه ای بین عربستان سعودی و ایالات متحده را مستحکم و آنها را هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیک می کند، زیرا دشمنان ایالات متحده مانند ایران، روسیه و چین به دنبال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه هستند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، مدتهاست که به دنبال روابط با عربستان سعودی است، زیرا این اقدام میتواند در سراسر جهان اسلام تاثیر خود را بگذارد.
متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا روز پنجشنبه گفت که ایالات متحده در حال مذاکره برای یک قرارداد بزرگ شامل سه جزء است.
مولفه اول شامل بسته ای از توافقات بین آمریکا و عربستان سعودی، مولفه دیگر عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل و مولفه سوم تشکیل کشور فلسطین است.
به گفته سخنگوی وزارت خارجه آمریکا این سه با هم مرتبط هستند و هیچ کدام بدون دیگران جلو نمی روند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در یک میزگرد در کنفرانس اقتصادی این هفته در ریاض گفت: برای اینکه عادی سازی بین عربستان سعودی و اسرائیل محقق شود، باید مسیری برای تشکیل کشور فلسطین و «آرامش در غزه» وجود داشته باشد. به نظر من کاری که عربستان سعودی و ایالات متحده با هم در زمینه توافقات خود انجام داده اند، به طور بالقوه به اتمام نزدیک است، اما برای پیشبرد عادی سازی دو چیز لازم است: آرامش در غزه و مسیری معتبر به سوی یک کشور فلسطینی.
وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، در حاشیه این مجمع، بلینکن با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی (MBS) دیدار کرد تا در مورد این توافق گفتگو کند. کارشناسان، پیمان عربستان و آمریکا را «مجموعه ای جامع از تفاهمات» توصیف می کنند که شامل تضمین های امنیتی، اقتصادی و فناوری برای سعودی و همچنین حمایت از برنامه هسته ای غیرنظامی این کشور می شود.
انتظار میرود این توافق عادیسازی از توافقنامه ابراهیم، مجموعهای از معاهدههایی که چهار کشور عربی اسرائیل را در سال 2020 به رسمیت شناختند و تقاضای دیرینه اعراب برای تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی به عنوان پیششرط به رسمیت شناختن اسرائیل را نادیده گرفتند الگوبرداری شود.
محمد بن سلمان پیشتر گفته بود که توافق با اسرائیل «بزرگترین توافق تاریخی از زمان جنگ سرد» خواهد بود. در سال 2021، نتانیاهو این توافق را اینگونه توصیف کرد که اسرائیل را قادر میسازد «دکترین قدیمی و خطرناک سرزمین در ازای صلح را جایگزین کند و صلح را در ازای صلح به ارمغان آورد، بدون اینکه اسرائیل حتی یک سانتیمتر از دست بدهد».
از آن زمان، دولت بایدن عادی سازی اسرائیل و عربستان را در مرکز سیاست خاورمیانه ای خود قرار داده است. ایالات متحده و عربستان سعودی در سال 2023 به گفتگوها درباره این پیمان ادامه دادند و انتظار میرفت که بلینکن در 10 اکتبر سال گذشته به ریاض برود تا درباره جزئیات آن صحبت کند، این تاریخ درست سه روز قبل از حمله حماس به اسرائیل بود که عملا این توافق را به تاخیر انداخت.
تحلیلگران می گویند که حمله بعدی اسرائیل به غزه که این منطقه را ویران کرده و بیش از 34000 فلسطینی را کشته، ممکن است پارامترهای توافق را برای عربستان سعودی تغییر داده باشد. اکنون پذیرش بخشی که خواستار مسیری «غیرقابل بازگشت» به سوی تشکیل یک کشور فلسطینی است، کلید اصلی بخش عادی سازی توافق گسترده تر خواهد بود.
نتانیاهو بارها چشم انداز تشکیل کشور مستقل فلسطینی را رد کرده و استدلال می کند که این امر به امنیت اسرائیل آسیب می زند و بر ادامه جنگ غزه تا زمانی که حماس از بین برود، مصمم است.
تحلیلگران می گویند که این موانع ممکن است منجر به تلاش عربستان برای بستن توافق دوجانبه بدون جزء عادی سازی توافق شود. اما چنین رویکردی با موانع بزرگی روبرو خواهد شد. سناتور جمهوری خواه لیندسی گراهام در این باره می گوید: توافقی که تعهد نظامی قاطعانه ایالات متحده به امنیت عربستان سعودی را بدون مولفه عادی سازی ایجاد می کند، بعید است از کنگره آمریکا عبور کند.
اگر توافقنامه دفاعی متقابل در قالب یک معاهده مورد مذاکره قرار گیرد، برای الزام آور شدن نیاز به 67 رأی در سنا دارد. گراهام در پاسخ به گزارشهایی مبنی بر تصمیم عربستان سعودی گفت: بدون عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان و اطمینان از تامین نیازهای امنیتی اسرائیل در مورد پرونده فلسطین، رای بسیار کمی برای توافق دفاعی متقابل بین ایالات متحده و عربستان سعودی وجود خواهد داشت.
کارشناسان می گویند که شاید بایدن بتواند با الگوبرداری از توافقنامه امنیتی دیگری که سال گذشته با بحرین امضا کرد، کنگره را برای رسیدن به توافق دور بزند. به گفته فراس مکساد، کارشناس ارشد و مدیر توسعه استراتژیک در موسسه خاورمیانه در واشنگتن دی سی، مسیر دیگری وجود دارد که حول توافقنامه یکپارچگی و رفاه امنیت جامع که دولت بایدن در سپتامبر 2023 با بحرین امضاء کرد، الگوبرداری شده است. متن این پیمان صراحتاً بیان میکند که ممکن است از طرف های دیگر برای پیوستن دعوت شود.
با این حال، هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه دولت بایدن برای تصویب توافق دوجانبه با عربستان سعودی، کنگره را دور بزند، وجود ندارد. برای عربستان سعودی، توافق دوجانبه با ایالات متحده یک پیروزی بزرگ خواهد بود، که نشان دهنده پایان دورانی است که بایدن به دنبال تضعیف محمد بن سلمان به اتهام دست داشتن در قتل جمال خاشقجی، ستون نویس واشنگتن پست در کنسولگری سعودی در استانبول بود.
برخی کارشناسان معتقدند که این توافق همچنین «سلطه آمریکا را در خاورمیانه برای نسلها تثبیت میکند و چالش رو به رشد چین و روسیه را کمرنگ میکند.» محمد بن سلمان مشتاق تقویت سیستم دفاعی عربستان و تنوع بخشیدن به اقتصاد عربستان به دور از هیدروکربن است، زیرا او یک سیاست اقتصادی بلندپروازانه به نام چشم انداز 2030 را دنبال می کند. پادشاهی سعودی دارای یک برنامه هسته ای غیرنظامی نوپا است که ولیعهد مایل به توسعه آن با حمایت ایالات متحده است.
به گفته کارن یانگ، محقق ارشد پژوهشی در مرکز دانشگاه کلمبیا، عربستان سعودی مایل است با ایالات متحده معامله کند و این احتمالاً بهترین زمان در دوران دولت بایدن برای کمک به برخی از مسائل مهم در کنگره نظیر سیاست جهانی انرژی است.
یکی دیگر از نقاط سخت در حمایت ایالات متحده از چنین برنامه ای، مخالفت آمریکا با غنی سازی محلی اورانیوم در داخل خاک کشورها است، غنی سازی یک جزء کلیدی برای تولید انرژی هسته ای است که می تواند برای تولید سلاح های هسته ای نیز استفاده شود. عربستان سعودی از نظر ذخایر اورانیوم غنی است و اصرار دارد که بتواند آن را در داخل غنی سازی کند . در صورت تحقق چنین مسئله ای این برای یک کشور عربی برای اولین بار خواهد بود. برای مثال، امارات متحده عربی همسایه، اورانیوم غنی شده را برای نیروگاه های هسته ای خود وارد می کند.
روز چهارشنبه، سناتور دموکرات، اد مارکی، رئیس مشترک گروه کاری تسلیحات هستهای و کنترل تسلیحات، از دولت بایدن خواست اطمینان حاصل کند که ریاض از غنیسازی و بازفرآوری مواد هستهای خودداری میکند . او در بخش هایی از سخنان خود به اظهارات قبلی محمد بن سلمان استناد کرد که گفته بود عربستان سعودی در صورت حرکت تهران به سمت سلاح هسته ای در این مسیر گام خواهد گذاشت. وی گفت: مسیر صلح خاورمیانه نباید شامل چشم انداز عربستان سعودی مجهز به سلاح هسته ای باشد که منافع آمریکا، متحدان و شرکای خود را در سراسر منطقه تضعیف کند.
پیمان عربستان سعودی و آمریکا دو کشور را موظف می کند که برای بازدارندگی و مقابله با هرگونه تجاوز خارجی با یکدیگر همکاری کنند، اما به این تعهد جنبه معاهده رسمی نمی دهد.
زمانی که شرایط سیاسی اجازه دهد، هنوز جایی برای یک توافق امنیتی چندجانبه که در نهایت شامل اسرائیل، بحرین، ایالات متحده و دیگران باشد، وجود خواهد داشت. انتخاب با اسرائیل خواهد بود که چه زمانی آماده پاس دادن توپ به سمت تشکیل کشور مستقل فلسطین باشد.